افشین صادقیان ...شیشه دل
یک نظر بر یار کردم ، یار نالیدن گرفت یک نظر بر ابر کردم ، ابر باریدن گرفت یک نظر بر باد کردم ، باد رقصیدن گرفت یک نظر بر کوه کردم ، کوه لرزیدن گرفت تکیه بر دیوار کردم ، خاک بر فرقم نشست خاک بر فرقش نشیند ، آنکه یار از من گرفت رنگ زردم را ببین ، برگ ِ خزان را یاد کن با بزرگان کم نشین ، اُفتادگان را یاد کن مرغ ِ صیاد تو اَم ، افتاده ام در دام ِ عشق یا بکش یا دانه ده ، یا از قفس آزاد کن ، از قفس آزاد کن ابر اگر از قبله خیزد ، سخت باران می شود شاه اگر عادل نباشد ، مُلک ویران می شود یک نصیحت با تو دارم ، تو به کس ظاهر مکن خانه یِ نزدیک دریا زود ویران میشود یار ِ من آهنگر است و دم ز خوبان می زند دم به دم آتش به جان مستمندان می زند طاقت هجران ندارد ، قلب پاکش نازکست گه به آب و گه به آتش ، گه به سندان میزند
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |